وقتي تو رو شناختم كه ديگه خيلي ديره
دلم يه جايي انگار تو قفسي اسيره
وقتي تو رو شناختم كه فرصتي نمونده
ياد نگاه گرمت به حسرتم نشونده
تموم هستام روبه غفلتي باختم
يه قفس طلايي براي دل ساختم
نميشه بيتفاوت بگذرم از نگاهت
جز تو نداره پناه بندهي بيپناهت
اين آشناييت واسه من تولدي دوبارهس
به خواهش دلم بگو ميگذرم از گناهت
نميشه بيتفاوت بگذرم از نگاهت
جز تو نداره پناه بندهي بيپناهت